در میان تغییرات صورتگرفته در محتوا و شکل کتابهای درسی پایههای چهارم و هشتم میتوان نخست به نقاط قوت آن اشاره کرد:
به نظر میرسد این تغییرات با برنامه درسی ملی هم سو باشد. حجم کتابهای درسی نسبت به قبل، با سن دانشآموزان متناسبتر و هماهنگتر شده است. رویکرد جدید در تالیف این کتابها به صورتی است که به سمت «تلفیق» دروس پیش میرود و معلمان میتوانند از روش تدریس «تلفیقی» در کلاس درس خود استفاده کنند.
بهعنوان مثال، معلم درس تربیت بدنی میتواند از مفاهیم درس علوم استفاده کند و همین باعث میشود تا نوعی جامعیت و کلینگری در دروس پدیدار شود. در سالهای قبل، «کتاب درسی» بهعنوان جدیترین منبع آموزشی درنظر گرفته میشد اما، در رویکردهای جدید، این آیتم به سمت ایجاد و بسط «بستههای آموزشی» درحال حرکت است و این تنوع باعث محتوا بخشی و غنیسازی فرآیند آموزش و فاصله گرفتن از نگرش «تکبعدی نگر» میشود. عناصر سازهای در طراحی کتابهای درسی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، مثلا در کتاب فارسی فضایی برای درک متن، نگارش و... ایجاد شده است که قبلا وجود نداشت یا در درس علوم، بخشی برای تفکر و نیز بخشی برای ایجاد مهارتها درنظر گرفته شده است .
کتاب «تفکر و سبک زندگی» محتوایی جالب دارد و دانشآموزان به آن علاقه زیادی دارند. این کتاب اگر با حوصله معلم تلفیق شود، موجب ایجاد فضایی برای بحثهای گروهی و کار گروهی در کلاس میشود. درس «انشا و املا» بهصورت مستقل در پایه چهارم دیده شده است .در کنار این حرکت، باید ساعات مستقل و البته مطابق با «برنامه» برای توسعه فرهنگ کتاب خوانی در مدارس در نظر گرفته شود.
منظور من از کتاب، عناوینی فراتر از کتابهای درسی و آموزشگاهی است . کتابهایی که به اندیشهورزی و مدنیت در دانشآموزان مبادرت ورزند .البته در تدوین کتابهای درسی سعی شده است به توسعه فرهنگ کتاب خوانی منهای کتابهای درسی در یک رویکرد کلی توجه بیشتری شود.
از دیگر نکات مثبت میتوان به جلد و صحافی کتابهای درسی اشاره کرد که متناسب با روان شناسی خواندن تنظیم شده است. و اما نقاط ضعف؛ با وجود تغییرات نسبتا مثبت در تالیف این کتب، دانشآموزان خیلی طرفدار کتابهای درسی نیستند و به آن تمایلی نشان نمیدهند! دیگر اینکه تعداد کتابهای درسی زیاد است و حتی دانشآموزان برای حمل این کتابها با مشکل مواجه هستند و این خود باعث کاهش انگیزه در دانشآموزان میشود. بهعنوان مثال، مدیرکل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی وزارت آموزش و پرورش در آذر سال 92 از تدوین هشت عنوان کتاب در پایه چهارم ابتدایی خبر داده بود!
مورد دیگر، محدودیت آموزش برای معلمان است. معلمان، عموما با اهداف کتاب آشنا نیستند و حتی دورههای آموزش کتب جدیدالتالیف در پایههای چهارم و هشتم برای معلمان خیلی محدود شده است و البته دلیل آن مشخص نیست .کتابهای درسی نسبت به رسانههای آموزشی چه رسمی یا غیررسمی، از جذابیتهای کمتری برخوردارند.
در بحث مفاهیمی مانند حقوق شهروندی، تفکر انتقادی و... که مورد تاکید و توجه رئیسجمهور محترم و وزیر آموزش و پرورش است، با اینکه نگاه تازهای پدیدار شده است اما چشمانداز روش و یک برنامه روشمند و قابل اجرا در این زمینه مشاهده نمیشود.
نظرات بینندگان
اقدام نادرست که بنده آن را خیانت وظلم به مردم ایران می دانم یعنی اجرای برنامه ی 3-3-6که ویران کرد آموزش وپرورش این مرزوبوم را وانتظار می رفت آقای فانی شجا عانه جلوی اجرای آن را بگیرد ومتاسفانه منفعلانه با آن برخورد نمود ، برنامه ی نادرستی که به آن اطلاق نظام آموزشی داده می شود هرانسان آگاهی که تعریف نظام را بداند به آن از سر درد خندیده وتاسف می خورد چرا که هم خود موضوع نا کار آمد بوده ومشکلی راحل نکرده بلکه مشکل ساز می باشد وهم مهم تر از آن زیر ساخت های نا آماده ی آن است که کا رشناسی می فرمود جهت تربیت معلمان مورد نیاز مربوط ازطریق دانشگاه فرهنگیان بیش از ده سال زمان لازم دارد وقس علی هذا